خلاصه بحث بصیرت
(جلسه بیست و چهارم)
توسعه در اسلام
در این جلسه، نظر و نگاه اسلام در رابطه با توسعهی اقتصادی را بررسی میکنیم تا بدانیم که آیا جامعهی اسلامی باید فقیر باشد، به کم و اندک، قناعت کند و صرفاً حرکت در مسیر معنا داشته باشد، یا اینکه توسعهی اقتصادی از نظر اسلام، پذیرفته و اگر چنین است، چه چارچوبها و چه تفاوتهایی با سرمایهداری غربی دارد؟
در تاریخ یهود، میبینیم که همواره توجه به دنیا، بیشتر از سایرین بوده؛ حال آنکه مسیحیان، در رهبانیت از دنیا و گرایش به عالم معنا، شدیدتر بودهاند. اما اسلام به عنوان دین جامع، بین حقیقت دنیا و آخرت، فاصلهای نمیبیند و اجازهی ترک دنیا یا آخرت را نمیدهد. لذا به فقیر بودن، سفارش نکرده و حتی فرموده:
"كَادَ الْفَقْرُ، أنْ يَكُونَ كُفْراً."[1]
فقر، نزدیک است انسان را به کفر بکشاند!
اسلام، کار کردن در دنیا به انگیزهی آخرت را عبادت میداند و توسعه در دنیا را، جزیی از مسیر توسعه در دین میشمارد. در واقع توسعهی اسلامی یعنی کار کردن در مزرعهی دنیا برای آخرت؛ که البته این توسعه، به معنای رفاهطلبی و مسرفانه زندگی کردن نیست و با تجمّلی که از آن نهی شده، تفاوت دارد.
اما به هر حال باید توجه داشت که توسعهی اقتصادی، یکی از شئون اجتماعی است، نه شأن فردی؛ یعنی هر فردی از مسلمانها اگر دنبال ثروت بود، باید به نفع اجتماع باشد، نه فقط خودش. تأکید بر اموری همچون ایثار، انفاق، خمس، زکات و ادای حقوق مالی نیز، کاملاً نشان میدهد که ثروت و توسعه در اسلام، فردی نیست؛ بر خلاف سرمایهداری غربی، که اساس آن، بر توسعهی فردی استوار است.
با این توضیحات میتوان گفت توسعه بر دو قسم است: توسعهی مذموم و توسعهی ممدوح.
توسعهی مذموم، آن است که گروهی تنها به فکر خویش باشند و نیازها و امیال شخصی خود را برطرف کنند. لذا اسراف، اتراف، رفاهزدگی، تجمل، زیادهخواهی و حرص، نشانههای این نوع توسعه است. اما توسعهی ممدوح، یعنی تولید فراوان همراه با قناعت در مصرف؛ که در آن، فرد برای رفع نیاز خود و جامعه میکوشد، نه برای تفاخر و تکاثر و تجمّل. و این، سیرهی حضرات معصومین(علیهمالسلام) بوده است.
در این بینش، توسعه اولاً یک جریان پویا و مداوم به نسبتِ نیازهای جامعه است؛ ثانیاً همهجانبه است و فقط اقتصادی نیست؛ ثالثاً هدفدار است و محور آن، رشد و تعالی معنوی انسان میباشد، نه صرفاً ارضای غرایز حیوانی بشر؛ چون با رشد جامعه، زمینهی رشد فردی هم فراهم میشود. اما در نظام سرمایهداری، ثروتهای کلان و سنگین در دست گروه خاصی است و به همین دلیل، جامعه در راه رشد و تعالی انسانها گام برنمیدارد؛ بلکه بر اساس ارضای بُعد حیوانی پیش میرود. در نتیجه با افزایش امکانات، خودخواهی، رذایل، دروغ، ربا، رشوه و تضاد طبقاتی، گسترش مییابد.
دین میگوید: ما باید در دنیا پیشرفت کنیم؛ وگرنه وابسته میشویم و نیازهایمان را دیگران با فرهنگ خودشان تأمین میکنند! لذا نه تنها دولت اسلامی باید برای رساندن جامعه به توسعهی اقتصادی، برنامهریزی باید داشته باشد، بلکه تکتک افراد هم باید اندیشهی توسعهی اقتصادی اجتماع را در سر داشته باشند؛ که در آن صورت تا وقتی جامعه محروم است، نمیتوانند امکانات خود را چندان زیاد کنند.
بر این اساس، جامعهی اسلامی که میخواهد توسعهی عقلانی و دینی داشته باشد، باید به پیشرفت در چهار زمینه، اهتمام ورزد:
- تأمین معیشت خانواده
طبق دستور اسلام، مرد، عهدهدار تأمین معاش و عامل توسعهی اقتصادی خانواده است. در احادیث، تلاش برای تأمین نیازهای خانواده، جهاد در راه خدا معرفی شده است. روایت شده است روزی، پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) با اصحاب نشسته بودند که جوان رشید و نیرومندی از مقابلشان عبور کرد. اصحاب گفتند: ای کاش او جوانیاش را در راه خدا میداد! اما پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند: «این حرف را نزنید! اگر او برای تأمین خود و بینیازی از مردم یا برای تأمین پدر و مادر ضعیف و یا فرزندان ضعیفش کار و تلاش کند، در راه خداست؛ اما اگر برای تفاخر و تکاثر باشد، در راه شیطان است.»[2]
- رسیدگی به وضع اقتصاد جامعهی اسلامی
از طرف دیگر، تکتک اشخاص باید برای آبادانی جامعه بکوشند و جامعهی اسلامی را به خودکفایی و رشد برسانند. وقتی هم توانستند ضروریات جامعهی خود را تأمین کنند، نباید دست از تلاش بکشند و یا به تأمین کالاهای غیرضروری، تجمّلات و نیازهای کاذب، روی آورند؛ بلکه باید در توسعهی سایر ممالک اسلامی بکوشند. چه، از پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) روایت داریم که فرمودند:
"مَنْ أصْبَحَ، لایَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمِینَ، فَلَیسَ مِنْهُمْ."[3]
آن کس که صبح کند، در حالی که به امور مسلمین، اهتمام ندارد، از آنان نیست!
- کمک به غیر مسلمین
اسلام به هیچ وجه، خودمحوری اقتصادی را نمیپذیرد و لذا حتی از کمک به مسلمانان، پا فراتر مینهد و کمک به کافران غیرمحارب را که بر ضدّ اسلام و مسلمین نباشند، وظیفهی مسلمین برمیشمارد. چنانکه در ادامهی همان روایت قبل آمده است:
"وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ، فَلَمْ یُجِبْهُ، فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ!"
و کسی که بشنود مردی، از مسلمانان، کمک میخواهد، پس او را اجابت نکند، مسلمان نیست!
که "رجل" در این حدیث، قید زده نشده و میتواند کافر یا مسلمان را شامل شود. بنابراین جامعهی اسلامی باید آن قدر قوی و توسعهیافته باشد، که بتواند کسانی را هم که در دورترین نقاط زمین، کمک میخواهند، یاری کند.
- تأمین نیاز حیوانات
در فرهنگ دین اسلام، هر کس روی زمین، گرسنه یا تشنه بماند، اگر دشمن اسلام و مزاحم جامعهی مسلمین نباشد، باید برای رفع گرسنگی یا تشنگی او اقدام کرد؛ حتی اگر حیوان باشد. چنانکه امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند:
"إنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى یُحِبُّ إبْرَادَ الْكَبِدِ الْحَرَّى؛ وَ مَنْ سَقَى كَبِداً حَرَّى مِنْ بَهِیمَةٍ أوْ غَیرِهَا، أظَلَّهُ اللهُ یَوْمَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ."[4]
همانا خداوی تبارک و تعالی، خنک کردن جگر داغ (تشنه) را دوست دارد و هر که چهارپا یا حیوان دیگری را که جگرش داغ شده، سیراب کند، خداوند در روزی که هیچ سایهای جز سایهی او وجود ندارد، او را سایه میبخشد.
پس توسعهی ممدوح، آن است که فرد برای پیشرفت جامعه، تلاش کند و خودش هم در حدّ کفاف، خوب مصرف نماید. نه اینکه با زیادهخواهی و تجملطلبی، به اختلاف طبقاتی، دامن بزند و با تشأن ثروتمندی، رفتارها، نوع حرف زدنها، نشست و برخاستها، ارتباطات، توقعها و تمام شئونش تغییر کند و فقرا را پایینتر از خود ببیند و نادیده بگیرد! باید جهاد اقتصادی کند، یعنی به هر طریقی که از دستش برمیآید، به اقتصاد جامعه، کمک کند؛ حتی با نوع مصرف و خریدهایش.
در این فرهنگ، انفاق هم، نقشی اساسی پیدا میکند؛ چنانکه در این باره، روایات بسیار داریم؛ از جمله:
"إنَّكُمْ إلَى إنْفَاقِ مَا اكْتَسَبْتُمْ، أحْوَجُ مِنْكُمْ إلَى اكْتِسَابِ مَا تَجْمَعُونَ."[5]
همانا شما به انفاقِ آنچه کسب کردهاید، از کسب آنچه جمع میکنید، محتاجترید!
"إنَّكُمْ إلَى إجْرَاءِ مَا أعْطَیتُمْ، أشَدُّ حَاجَةً مِنَ السَّائِلِ إلَى مَا أخَذَ مِنْكُم."[6]
همانا شما به اعطای آنچه میدهید، محتاجترید از سائل به آنچه از شما میگیرد!
و در پایان، اینکه امام علی(علیهالسلام) در وصیت خود به امام حسن(علیهالسلام) میفرمایند:
"إنَّمَا لَكَ مِنْ دُنْیاكَ، مَا أصْلَحْتَ بِهِ مَثْوَاكَ."[7]
همانا از دنیای تو، فقط آن چیزی برای توست، که آخرتت را با آن، آباد کنی.
نظرات کاربران